کد مطلب:162525 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

ادیب السلطنه
حسین سمیعی ملقب به ادیب السلطنه، متخلص به عطا به سال 1293 ه.ق. در رشت متولد شد. دوران طفولیت را در كرمانشاه و تهران بسر برد. او چند دوره به وزارت و نیز وكالت مجلس رسید و انجمن ادبی تهران را نیز اداره می كرد. سمیعی به سال 1373 ه.ق. (1332 ش.) وفات یافت. یك دیوان اشعار و چند رساله از او باقی مانده است. [1] .



اندر آن ساعت كه شد آغشته در خون پیكرش

شمر آمد چون اجل با خنجر كین بر سرش



من نگویم كه چه كرد، آنقدر شد كز ظلم شمر

در بهشت عدن گریان گشت چشم مادرش



بالله آن افتادن و در خاك و خون غلتان شدن

آنقدر دشوار ننمودی كه داغ اكبرش



آن سر انور كه در دامان احمد جاری داشت

خولی بی دین چنان جا داد در خاكسترش



آن كه با داور چنین خصمی نمود و كینه توخت

عذر خوهی چیست روز حشر پیش داورش؟



در مصاف جنگ چون از جور دشمن كشته شد

اكبر و عباس و عبدالله و عون و جعفرش



و اندر آن صحرای پر دشمن دگر باقی نماند

بهر یاری یك نفر زان جمله یار و یاورش






ذوالجناح عشق را تا پهنه ی میدان براند

وین چنین با دشمنان كینه ور ارجوزه خواند



كای ضلالت پیشگان، فرزند پیغمبر منم

قرة العین بتول و زاده ی حیدر منم



گوشوار عرش یزدان، قوت قلب علی

آنكه دایم بود در آغوش پیغمبر منم



دین منم، ایمان منم، دنیا منم، عقبا منم

معنی قرآن منم، بگزیده ی داور منم



معنی طه منم والتین و الزیتون منم

سدره و طوبی منم، جنت منم، كوثر منم



آن كه پیش آستانش بهر تعظیم جلال

روز تا شب گشته پشت آسمان چنبر منم



روز محشر چون كنید آخر كه خصمی می كنید

با من مظلوم، چون خود شافع محشر منم



خلق را چون آورند آن روز از بهر حساب

دوست را آنجا جزا و خصم را كیفر كنم



بر رخ من می كشید از كینه تیغ كین چرا؟

سعی دارید از برای كشتن چندین چرا؟





[1] خلاصه از فرهنگ معين.